گزارش نشست نقد و بررسی کتاب «اساطیر جهان»
تهیه و تنظیم: ثریا لشگری
دوشنبه، هشتم مهرماه در ساعت ۱۶، مراسم رونمایی کتاب «اساطیر جهان» در مرکز فرهنگی شهرکتاب، با حضور ابوالقاسم اسماعیل پور، فتح الله مجتبایی و مجتبی منشیزاده برگزار شد.
دکتر اسماعیلپور صحبتهای خود را با ادای احترام به استادانی چون دکتر بدرالزمان قریب، سرکار خانم دکتر آموزگار و استاد رواقی از اساتید برجستهی اسطوره شناسی آغاز کرد و در ادامه، انگیزهی خود را از ترجمهی کتاب اساطیر جهان اینگونه بیان کردند که «تفاوت این کتاب با دانشنامهی اساطیر جهان که قبلا ترجمه کردهام، این است که در دانشنامه، اسطورهها را اقلیم به اقلیم و کشور به کشور روایت کرده بود و به نوعی یک روایت داستانی از اساطیر بود ولی در این کتاب، تنها به روایت صِرف از اسطورهها پرداخته نشده است و چیزی که انگیزهی اصلی من در ترجمهی این کتاب شد، تحلیل انسانشناسیای است که از اسطورهها بیان شده است. در حال حاضر و با حدود ۵۰ سال سابقهی اسطورهشناسی در ایران، هنوز یک کتاب از پیکرهی اساطیر ایران، به شکل منسجم نداریم. و اگر ما هم بخواهیم راجع به اساطیر ایران کاری آکادمیک و ماندگار انجام دهیم، در قدم اول باید روایات اساطیری را منسجم و به شکل تصویری گردآوری کنیم و بتوانیم پیکرهی روایی اساطیر ایران را هم به شکل روایی و هم به شکل تصویری جمعآوری کنیم. کتاب مرحوم مهدی بهار، تنها در ارتباط با اساطیر دورهی میانه است و صرفا مبنای اسطورههایش، متون پهلوی است. یا کارهای مرحوم تفضلی و دکتر آموزگار، اساطیر دورهی میانه است. در حالی که اگر بخواهیم در مورد اسطورههای ایرانی به یک پیکره برسیم، باید از اسطورههای هند و ایرانی آغاز کنیم. سر ویراستار این کتاب، بر روی پیکرهای کار تحلیل خود را انجام داده است که از سالیان قبل در مورد اساطیر انجام شده بود.
وی در ادامه عنوان کرد: میدانیم که شناخت هر قوم و فرهنگی، نیازمند شناخت اسطورههای آن فرهنگ است. چیزی که ما در ایران و نسبت به سنت اسطورهپژوهی خیلی دیر به آن پرداختیم. میتوان گفت این سنت در ایران بسیار جوان و در حدود ۴۰ تا ۵۰ ساله است، در حالیکه در غرب، بیش از ۲۰۰ سال سابقهی تاریخی دارد.
وی در ادامه به بیان تاریخچهی مختصری از مطالعات اسطورهشناسی در ایران پرداخت و گفت: میتوان زندهیاد پور داوود را به عنوان آغازگر پژوهشهای ایرانشناسی و اوستاشناسی در ایران دانست. با اینکه پورداوود را نمیتوان یک اسطورهشناس دانست، اما کارهای ارزشمند ایشان به خصوص در مقدمهی هر بخش از اوستا بیارتباط با مباحث اسطورهشناسی نیست و بسیار حائز اهمیت است. همینطور برای اولین بار کتاب اساطیر ایران در دههی ۴۰ توسط احمد بهمنش ترجمه شد و برای اولین بار به جای افسانه و افسانهپردازی از کلمهی اسطوره استفاده شد.
دههی ۴۰ به دلیل ترجمهی کتابهای ادبیات کلاسیک یونان و روم به فارسی و نیازی که به ترجمهی اساطیری داشتند و نیز تاسیس رشتهی زبان و فرهنگهای باستانی در دانشگاه تهران، قدم بزرگی برای فعالیتهای پژوهشی-دانشگاهی در حوزهی ایران باستان پدید میآید، تا اینکه در سالهای ۵۰ یا ۵۱ ، پژوهشی به نام اساطیر ایران از زندهیاد مهرداد بهار به چاپ رسید و از اینجاست که به تدریج، اسطورهشناسی به عنوان یک دانش در حوزهی ایران باستان و مردمشناسی پذیرفته میشود و میتوان گفت دههی پنجاه، به نوعی نقطهی تحول پژوهشهای اسطوره شناسی در ایران است.
در دههی ۶۰ نیز استاد جلال ستاری، به ترجمههای ارزشمندی از مکاتب اسطورهشناسی میپردازند و این روند را به اوج خود میرسانند.
میتوان گفت دههی ۵۰ تا ۶۰، یک دههی پر بار اسطورهشناسی در ایران محسوب میشود. سالهای ۶۳ هم، همزمان با کارهایی است که دکتر آموزگار در حوزهی تاریخ اساطیر در ایران انجام دادند و کتابها و مقالات متعددی را در مورد اسطوره به چاپ رساندند و ترجمه کردند.
پس این علم در حدود ۴۰ سال در ایران سابقه دارد ولی ما هنوز در این حوزه فقیر و جوان هستیم و باید بتوانیم این پیکره را تکمیل کنیم.
اسماعیلپور افزود: از ویژگیهای این کتاب که سبب شد آن را به عنوان الگویی برای نوشتن در مورد اساطیر ایران انتخاب کنم، اصل چکیدهگویی بوده است. در ابتدای هر فصل پس از بازگویی در مورد وضعیت فرهنگی و جغرافیایی منطقهی مورد نظر، به روایت اسطورهها پرداخته شده و به همراه تصاویر و تحلیل آنها و نتیجهگیری آخر فصل، هویتی از فرهنگ مورد نظر به دست میدهد که به این ترتیب، برای مثال خواننده با نوع نگرش یک مصری به جهان آشنا میشود.
ویژگی دیگر این کتاب، پرداختن به اساطیر زندهی امروز دنیاست. بر خلاف اینکه اغلب ما فکر میکنیم اسطورهها مردهاند، اسطوره هنوز در بین اقوامی در هند، تبت، قطب شمال و.. زنده است. البته ممکن است اسطوره در جامعهی خودمان هم زنده باشد، اما نه در شکل و صورتهای پیشین خود. بلکه به صورت تبلور در آئینها. برای مثال نوروز و شب یلدا در ایران، یک آئین هستند. آئینی است که هر سال اجرا میشوند و در بطن خودشان اسطوره دارند. به گفتهی کاسیرر، اسطورهها هیچگاه دچار مرگ نمیشوند.
وی در ادامه به تفاوت میان اسطوره و حماسه و افسانه تصریح کرد و افزود: اسطوره و حماسه با هم متفاوت هستند. اسطورهها مباحث ایدئولوژیک مانند اسطورهی آفرینش، اسطورهی پایان جهان و.. را مطرح میکنند. ولی حماسه مربوط به مباحث قهرمانی و پهلوانی است و پاسخگوی مباحثی جدیدتر از اعصار اولیه و مباحث ایدئولوژیک است. یعنی در اعصاری که اقوام اولیه شکل گرفتهاند و با دشمن مبارزه میکنند و قهرمانانی از دل این مبارزات بیرون میآیند. بنابراین حماسه، به اصطلاح از اسطوره جدیدتر است. و میتوانیم بگوییم برای مثال شاهنامهی فردوسی، اثری حماسی با مضامین و درونمایههای اسطورهای است.
وی افزود: افسانه نیز با این دو متفاوت است و به عبارت دیگر به نوعی مکمل اسطوره و حماسه است. افسانهها به مباحث ایدئولوژیک و قهرمانیها نمیپردازند، بلکه افسانه، شخصیتهای محبوب عامیانه دارد که قهرمانانش جنبهی تحلیل و روانکاوی و جامعهشناختی از ادوار متاخرتر از اسطوره و حماسه دارد. افسانه جزء فولکلور است و علم و دانش فرهنگ عامه را در بر میگیرد. اما اسطورهشناسی یک دانش مستقل از انسانشناسی فرهنگی است.
سخنران بعدی این نشست دکتر فتحا.. مجتبایی بودند که صحبتهای خود را با ابراز خرسندی از این موضوع آغاز کردند که زمینهی مطالعات اسطورهشناسی در ایران آغاز شده است و کسانی در این زمینه از گذشته تا امروز، شروع به تغییر جدی و علمی در این زمینه کردهاند.
وی نیز بر تفکیک اسطوره از افسانه تاکید و خاطر نشان کرد: به طور کلی جامعه، اسطوره را با افسانه خلط میکند. در حالیکه این دو مقوله از هم جدا هستند. باید دید که اسطوره چگونه به وجود آمده است و اختلافش با تاریخ و هنر در چیست. اسطوره را یک انسان و یک شخص خاص خلق نمیکند، بلکه اسطورهها در وجدان مغفول جامعه ساخته میشوند. تاریخ را یک شخص مینگارد، موضوع آن واقعیتها است و در زمان و مکانی خاص صورت میگیرد. شاهنامه، حماسهای است که از اسطورهها تاثیر میگیرد و به تاریخی کردن آن اهتمام دارد. همانطور که میدانیم در اسطورهها، ایران دو دشمن دارد: یکی ضحاک تازی و دیگری افراسیاب ترک. این دو در شاهنامه نیز موثر هستند و اسطورههای پیشین را بازتاب میدهند. همواره سازندگانی خیالی برای اسطورهها تصور میشود و معلوم نیست چه کسی و یا چه کسانی آن را ساختهاند. جامعه، اسطوره را میسازد و همچنان نیز به این امر اشتغال دارد.
تحقیق و اشتغال ذهنی جامعه دربارهی اسطوره در یونان آغاز شده است. اسطوره از تار و پودی ساخته شده است که تارش تخیل و پودش تفکر است. به نوعی ترکیبی از تخیل و تفکر در جامعه است. و این دو عنصر تا یک دورهای با هم بودند و در قرن ششم از هم جدا شدند. و ما در دورهای زندگی میکنیم که جنبهی عقلانیت اسطوره، جنبهی تخیلی آن را پوشش داده است. این دو عنصر در یونان قدیم، تا قرن ششم در کنار هم بودند؛ اما پس از قرن ششم، کسانی به نقد آنها و جدا کردنشان پرداختند. از آن پس جنبهی تفکری اسطوره به فلسفه گرایش پیدا کرد و جنبهی تخیلی آن به سوی هنر رفت و در هنر به اشکال مختلفی ادامه پیدا کرد. از آن پس، این روند تا دورهی مسیحیت ادامه پیدا میکند و وقتی مسیحیت میآید، اسطوره به کنار میرود. مسیحیت و کلیسا کمکم اسطوره را میپوشانند و اسطوره تا دورهی رنسانس پوشیده میماند و بعد از رنسانس به تدریج، اسطوره شروع به ظاهر شدن میکند. تراژدینویسان فرانسه و انگلیس و آلمان بار دیگر، اسطوره را وارد هنر کنند و این تا این زمان ادامه پیدا میکند و تمهای اسطورهای در ادبیات رواج پیدا میکنند.
بنابراین میتوان گفت، هنر و فلسفه برخاسته از بافت در هم تنیدهی فلسفه و هنر در اسطوره هستند.
دکتر مجتبایی در انتهای سخنان خود به ایجاد زمینه برای تحلیل پدیدار شناسی اسطوره تاکید کردند و اشاره کردند، امروز روشی که برای شناخت و تحلیل اسطوره به کار میرود، پدیدار شناسی است و در واقع پدیدار شناسی اسطوره یعنی کشف معانی پدیدههای اسطوره. و اظهار امیدواری کردند که این توجهات به اهمیت اسطوره، در ایران ادامه پیدا کند تا اسطورهشناسی به صورت یک رشتهی علمی در فضاهای فرهنگی و دانشگاههای کشور بیشتر از زمان حال شناخته شود.
سخنران بعدی این نشست، دکتر منشیزاده بودند که سخنان خود را با بیان ویژگیهای کتاب اسطورههای جهان آغاز کردند. ایشان ویژگی خاص این کتاب را نوعی تبیین و تحلیل اسطورهها دانستند و همراهی تصاویر، همراه با متون در سراسر کتاب را از نقاط قوت آن شمردند. به دیگر معنا تصاویر، مفهوم اسطورهها را به صورت نمادین در ذهن ثبت میکنند و از هر زاویهای قابل خوانش، برداشت و تصور هستند و مانند متن به فهم قضیه کمک خواهند کرد. از دیگر ویژگیها طرح خاستگاه جغرافیایی محلی بود که اسطورهها در آنجا شکل گرفتهاند و به خواننده برای درک بهتر کمک میکنند و همینطور نثر خوب و روان دکتر اسماعیلپور در ترجمه را نیز یکی دیگر از ویژگیهای کتاب حاضر دانستند.
وی در ادامه اسطوره را نوعی آفرینش و خَلق دانستند. خلقی که در دورهای خاص که جامعه از عهدهی تبیین حوادث برنمیآمد، رویدادهای پیرامون خویش را به کمک اندیشهی خود ایجاد میکرد. به بیان دیگر اسطوره، ایجاد جهان محتمل و ممکن است. جهانی که در آن از کیهانشناسی تا انسان نمونه، اولین انسان، روابط و مناسبات و .. همه به تصویر کشیده میشود. و پیش رو قرار دادن جهانی است ممکن، برای انسانی که در جهان دیگری زندگی میکند و به عبارت دیگر اسطوره مربوط به دورهای است که انسان هنوز از عهدهی قهر طبیعت برنمیآمده و دست به خلق جهان ایدهآل خود میزده است. و البته بهترین و پیچیدهترین نوع آن را میتوان در اسطورهی مانی مشاهده کرد که ذهن پیچیدهی او جهانی را خلق کرده است که جهان ممکن از سوی اوست.
منشیزاده افزود: متاسفانه اسطورهشناسی از حوزههای دانشگاهی بیرون نیامده است و در همان حوزهها هم آنچنان که باید، رشد خوبی نداشته است. به دیگر سخن ما در کشور روایت شناسیای در حوزهی اسطوره نداریم که بتواند در اختیار پژوهندگان قرار بگیرد.
آیا میتوان اسطورهها را در سطح جامعه و برای مخاطبان مختلف مطرح کرد؟ آیا شخصیتهای اسطورهای به صوتهای مختلف مانند تصویرگری، کتابهای کودک، نمایش و.. به میان مردم آمده است؟
اگر نگاهی به سایر کشورها بیندازیم میبینیم که اکثر شخصیتهای اسطورهای به میان مردم آمدهاند و دوباره احیا شدهاند و ارزشهایشان مشخص شده است. به نوعی میتوان گفت که اسطورهها زنده شدهاند و از رنگی به رنگ دیگر درآمدهاند.
این نشست، با پرسش و پاسخ از سوی مهمانان ادامه پیدا کرد و با رونمایی از کتاب اساطیر جهان در شهر کتاب خاتمه یافت.
کتاب «اساطیر جهان» در سال ۲۰۰۵ در انگلستان منتشر شد. این اثر را گروهی از نویسندگان به سرپرستی دکتر ویلیام گ. داتی تالیف کردهاند و دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور این اثر را به فارسی برگردانده است.
این کتاب از سوی نشر چشمه و به قیمت ۵۰ هزار تومان به فروش میرسد.
مطالب مرتبط: