خانه > تصویر مردم‌شناسی > گفتگوی میراث فردا با دکتر پدرام خسرونژاد

گفتگوی میراث فردا با دکتر پدرام خسرونژاد

۱۶ بهمن ۱۳۸۷

خبرنگار میراث فردا، فاطمه رکوعی در سفر دکتر پدرام خسرونژاد، عضو هیئت علمی گروه انسان‌شناسی دانشگاه سنت‌اندروز اسکاتلند به ایران گفتگویی با وی ترتیب داده که در زیر ملاحظه می‌شوند.

میراث فردا: علت گرایش‌تان به انسان‌شناسی و خصوصا انسان‌شناسی تصویری را چه می‌دانید؟

خسرونژاد: موضوع تحقیقم در کارشناسی ارشد من را به سمت مردم‌شناسی کشاند. من مدرک کارشناسی‌ام را در رشته نقاشی گرفتم و در دوره کارشناسی‌ارشد پژوهش هنر خواندم. موضوع تحقیقم در آن دوره، چرایی طرح نقوش روی سنگ قبرهای عشایر و خصوصا شیرهای سنگی بود. سپس توانستم از فرانسه بورس تحصیلی بگیرم. در مقطع پیش دکتری متدولوژی تاریخ در هنر با گرایش تاریخ در باستان‌شناسی خواندم ، در این مرحله تقریبا مطمئن شدم ، مسئله مورد علاقه و مطالعه من، مردم‌‌شناسی است. سپس دکترایم را در مردم‌شناسی اجتماعی گرفتم. الان هم مشغول تحصیل مردم‌شناسی دین در دوره فوق دکتری دانشگاه سوربن هستم . علت علاقه به مردم‌شناسی تصویری هم فکر می‌کنم تحصیل در رشته نقاشی در دوره کارشناسی بود. به‌هر‌حال ما در آن دوره حدود دو سال به‌طور عمومی هنرهای تجسمی می‌خواندم که به هر‌حال زمینه فکر کردن در عرصه تصویری را برای من بوجود‌آورده بود.

میراث فردا: سیر تحول سینمای مردم‌شناسی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خسرونژاد: سینمای مردم‌شناسی آکادمیک در ایران وجود نداشته و ندارد. این سینما ۵۰ – ۶۰ سال است که در جهان به‌صورت تئوریزه شده وجود دارد و در دانشگاه‌های دنیا شاهد برنامه درسی برای آن هستیم، اما در ایران چنین چیزی وجود ندارد. شاید یکی دو سال است که دوستان ما در ایران به فکر افتاده‌اند که چون این رشته در دانشگاه‌های خارج از کشور وجود دارد باید در ایران هم وجود داشته باشد به صرافت تدریس آن در دانشگاه‌ها افتاده‌اند که البته برنامه ریزی خاصی ندارد.

اما فیلم مستند با سابقه بسیار طولانی در ایران وجود داشته است. البته چیزی به‌عنوان سینمای مستند مردم‌شناسی وجود نداشته اما مستندهایی بوده و هستند که به‌طور ناخودآگاه به موضوعات مردم‌شناسی می‌پردازند. در واقع شاید فیلمساز با نگاه Visusl Anthropology به ساخت آن مبادرت نورزیده باشد، اما می‌تواند از این بعد قابل توجه باشد. تنها یکی دو نفر در دهه هفتاد بودند که سعی در ساخت مستند مردم‌شناسی داشتند که آنها نیز تحصیلات آکادمیک در این رشته نداشتندو شاید آشنایی اندکشان با کارهای ژان‌روش از یکسو و موقعیت‌هایی چون آشنایی و توانایی برقراری ارتباط با یک جامعه عشایری از سوی‌دیگر باعث شده بود تا فیلم‌هایی با حال و هوای فیلم مردم‌شناسی بسازند.

به‌هر‌حال مشکل اساسی سینمای مردم‌شناسی در کشور ما بحث تئوری است. بحث اصلی درک چیستی سینمای مردم‌شناسی و اهداف و جایگاه آن است.

میراث فردا: تفاوت فیلم مردم‌شناسی با فیلمی که از نظر مردم‌شناسی قابل بررسی است از منظر Visual Anthropology چیست؟

خسرونژاد: برخی فیلم‌ها هستند که از ابتدا با یک موضوع و به مثابه یک کار میدانی مردم‌شناسی ساخته می‌شوند. در مقابل برخی فیلم‌ها اصلا فیلم مردم‌شناسی نبوده و برای کار مردم‌شناسی ساخته نشده‌اند، اما می‌توانند در مراکز دانشگاهی و تخصصی مردم‌شناسی از دید مردم‌شناسان مورد بررسی قرار بگیرند. این دو فیلم تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. فیلمی که از ابتدا با دید مردم‌شناسانه ساخته می‌شود و در اصطلاح به آن فیلم مردم‌شناسی می‌گوییم باید پیش از تولید، تحقیق دقیق و عمیق یک مردم‌شناس را داشته باشد. علاوه بر حضور جدی و پررنگ مردم‌شناس در ساخت چنین فیلمی، آشنایی کامل فیلم‌ساز با پیشینه تحقیقی کار نیز الزامی است. در حقیقت سناریوی فیلم، بخشی از تحقیق است که به زبان سینمایی ترجمه شده است. فیلمبردار باید قبل از آغاز فیلمبرداری محیط را دیده و با آن آشنایی داشته و یا حتی در آن محل زندگی کرده باشد. علاوه بر فیلمساز و فیلمبردار سایر عوامل نیز باید اشراف کامل به موضوع و نتایج تحقیق داشته باشند. برای مثال صداگذار برای اطلاع از میزان اهمیت صداها باید فضای ساخت فیلم را به‌خوبی از منظر مردم‌شناسی بشناسد و یا تدوینگر که آشنایی او با روند تحقیقات و نگاه مردم‌شناسی بسیار حائز اهمیت است. تدوینگر کسی است که می‌تواند سیر فیلم را به‌کلی تغییر دهد و اصلا نباید بدون حضور مردم‌شناس تدوین را پیش ببرد.

میراث فردا: همکاری میان مردم‌شناسان و فیلمسازان تا چه اندازه موفق بوده است؟

خسرونژاد: روش‌های مختلفی برای تولید فیلم مردم‌شناسی وجود دارد. برخی مردم‌شناسان هستند که تکنیک‌های سینمایی را فراگرفته و به ساخت فیلم می‌پردازند و حتی تصویربرداری و مونتاژ را هم خودشان به انجام می‌رسانند.

در مقابل برخی سینماگران هم به مطالعه علم و زبان مردم‌شناسی پرداخته و در اثر نشست و برخاست با مردم‌شناسان با دنیای مردم‌شناسی آشنایی پیدا کرده و متدولوژی مردم‌شناسی را درک کرده‌اند.

گاهی هم مردم‌شناسان و فیلمسازان با همکاری یکدیگر فیلم می‌سازند که در تمام این موارد تجربه‌های متفاوتی دیده شده است.

البته من براساس تجربه خودم فیلمسازانی را که مردم‌شناسی آموخته و در این زمینه کار کرده‌اند موفق‌تر از دو گروه دیگر می‌دانم.

میراث فردا: وجه تمایز مستند مردم‌شناسی از فیلم مستند را چه می‌دانید؟

خسرونژاد: فیلم مستند مردم‌شناسانه در درجه اول یک فیلم مستند است. اما همه مستندها مردم‌شناسانه نیستند. در مستند مردم‌شناسی علاوه بر تمانم وجوهی که فیلم مستند باید داشته باشد، بار نگاه و علم مردم‌شناسی نیز به آن اضافه می‌شود. برای مثال مستندی که درباره ترافیک در شهر تهران ساخته می‌شود می‌تواند چالش‌های خاصی داشته و به خوبی هم ساخته شود، اما بدون حضور ذهنیت مردم‌شناسی نمی‌تواند فیلم مردم‌شناسی تلقی شود و ساخت آن توسط مستندساز مردم‌شناس نتیجه بسیار متفاوتی با کار مستندسازان دیگر خواهد داشت. دلیل عمده این امر هم متفاوت بودن تحقیق یک مستندساز و یک مردم‌شناس می‌باشد.

برای مثال فیلم «در کوچه‌های ناتمام» آقای پیروز کلانتری درباره شهر تهران مستند بسیار خوبی بود، اما مستندی شاعرانه بود و اصلا نمی‌شد آن را مردم‌شناسانه خواند.

به‌هرحال از نظر من مهم‌ترین وجه تمایز فیلم مستند مردم‌شناسی از سایر فیلم‌های مستند، در نوع تحقیق است.

میراث فردا: مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دبیر جشنواره سینما حقیقت، حدود ۷۰% فیلم‌های حاضر در سینماحقیقت را مستندهای فرهنگی و مردم‌شناسی قلمداد کردند، با توجه به حضورتان در تهران در طول برگزاری جشنواره سینما حقیقت نظرتان درباره فیلم‌های بومی، فرهنگی و مردم‌شناسی حاضر در آن جشنواره چه بود؟

خسرونژاد: البته من فیلم‌های زیادی در جشنواره ندیدم و قضاوتم تنها می‌تواند براساس شنیده ها و البته دیدن چند فیلم باشد.

بنابر تجربه سنت‌اندروز دریافتم که بسیاری از موضوعات فیلم مستند در ایران می‌توانند مباحث خوبی برای فیلم مردم‌شناسی باشند. اما به‌هرحال باید مدنظر داشت که فیلم‌ها در ایران بیشتر مستند هستند تا مستند مردم‌شناسی، ولی وجود نگاه مردم‌شناسی در آنها احساس می‌شود.

یکی از فیلم هایی که من در این جشنواره دیدم طرقه بود. این فیلم می‌تواند به نوعی در طبقه‌بندی فیلم‌های مردم‌شناسی قرار بگیرد. اگرچه تحقیق این فیلم که درباره مشکلات زنان جامعه‌ای روستایی ساخته شده، بیشتر جامعه‌شناسانه به‌نظر می‌رسد تا مردم‌شناسانه، اما با در نظر نگرفتن برخی صحنه‌های بازسازی شده، می‌توانست در طبقه‌بندی مستندهای مردم‌شناسی قرار بگیرد.

میراث فردا: برنامه‌های دانشگاه سنت‌اندروز برای شناخت سینمای مردم‌شناسی ایران چیست؟

خسرونژاد: سینمای مردم شناسی ایران فعلا جایگاه خاصی در جهان ندارد. این سینما کم‌کم دارد وارد فستیوال‌های بین‌المللی سینمای مردم‌شناسی می‌شود و در نتیجه این امر، حداقل به گوش مستندسازان جهان خواهد رسید که مستندسازانی در ایران فعالیت می‌کنند که توانایی ساخت فیلم مردم‌شناسی را دارند. در این راستا سپتامبر سال آینده در جشنواه فیلم‌های مردم‌شناسی اسکاندیناوی که در اسلوونی برگزار می‌شود، ۱ روز به سینمای مردم‌شناسی ایران اختصاص خواهد یافت. در سال ۲۰۱۰ نیز دوباره همایشی پیرامون مردم‌شناسی بصری ایران در سنت‌اندروز برگزار خواهیم نمود.

قطعا بعد از اسکاندیناوی، بسیاری دیگر از فستیوال‌های فیلم مردم‌شناسی نیز خواهان داشتن فیلم‌هایی از ایران خواهند بود.

در دانشگاه سنت‌اندروز هنوز واحدی دانشگاهی با نام مردم‌شناسی تصویری ایران وجود ندارد. اما بنا داریم از سال آینده به‌طور‌جدی به مردم‌شناسی ایران و نه صرفا مردم‌شناسی تصویری، بپردازیم.

برنامه‌های مطالعاتی مردم‌شناسی ایران در آغاز با داشتن حداقل یک دانشجوی دکتری در رشته مردم‌شناسی با موضوع ایران (دانشجوی ایرانی یا غیر ایرانی) از سال آینده اجرا خواهد شد.

میراث فردا: آیا پیشنهادی برای افزایش همگرایی مراکز مردم‌شناسی و مراکز سینمایی در جهت ارتقای سطح سینمای مردم‌شناسی دارید؟

خسرونژاد: در ایران متاسفانه خود دانشگاه‌ها، گروه‌ها و اساتید نیز با یکدیگر مشکل دارند. برای مثال من در این سفر نشستی با دکتر فکوهی و آقای تهامی‌نژاد داشتم . این نشست برای آشنایی ما با اهداف و توانایی‌های یکدیگر بسیار مناسب بود. این نشست‌ها و همفکری‌ها باید افزایش یافته و میان مراکز دانشگاهی مردم‌شناسی و فیلم سازی نیز برگزار شود.

برای مثال انجمن مستندسازان ایران اعلام آمادگی کرده که یکی دو برنامه در سال با همکاری دانشکده علومعلوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار نماید. اما متاسفانه این بحث‌ها در ایران هنوز به‌صورت انفرادی و موردی مطرح می‌شود.

به‌هرحال به عقیده من مستندسازان به‌خاطر کار در فضاهای مردم‌شناسی تا حدودی با آن آشنا هستند و مردم‌شناسان هستند که باید آشنایی خود را با سینمای مستند و فیلمسازی افزایش دهند.

به نظر من دانشگاه‌های ما باید بیشتر به سمت سینمای مستند حرکت کنند تا همکاری و تفاهم افزایش یابد.

میراث فردا: به‌نظر شما امکان برقراری ارتباط میان گروه‌های مردم‌شناسی دانشگاه‌های ما و اروپا وجود دارد؟

خسرونژاد: چرا که نه! از طرف دانشگاه‌های اروپایی مطمئنا هیچ منعی برای برقراری این ارتباط وجود ندارد. اگر دانشگاه‌های ایران کمی راه را هموار سازند قطعا این ارتباطات می‌توانند برقرار شوند.

میراث فردا: نظرتان درباره شکل‌گیری موسسات خصوصی فعال در عرصه مردم‌شناسی و مردم‌شناسی تصویری در ایران چیست؟

خسرونژاد: درحقیقت من هنوز چنین موسساتی در ایران نمی‌شناسم و نمی‌توانم درباره آنها قضاوت کنم. تنها جایی که می‌شناسم موسسه «میراث فردا» است. این موسسه با اینکه در آغاز کار است روند خوبی دارد. نشستی هم با انجمن مستندسازان و مسئولین این موسسه داشتیم که امیدواریم با این همکاری ها بتوانیم کارهای آموزش، ترویج و تفهیم سینمای مردم‌شناسی را سریع‌تر پیش ببریم.