گردشگری فرهنگی
نقش هنرهای نمایشی در جذب گردشگران فرهنگی
ثریا لشگری
چکیده:
وجود جاذبههای فراوان، فرهنگی و تاریخی در ایران که از دیرباز مورد توجه سیاحان و جهانگردان بوده است، منابع بالقوهای است که میتواند در رهایی ایران از اقتصاد تکمحصولی و پیشبرد کشور به سمت توسعه، نقش موثری ایفا نماید. گردشگری فرهنگی، حرکت انسان و جدا شدن از مکان معمولی سکونت یا هدف دیدار از جاذبههای فرهنگی است. موضوع آیینها وهنرهای نمایشی در ایران، از تنوع و اصالت قابل توجهی برخوردارند. این مقاله در صدد است نشان دهد، تعزیه به عنوان یک نمایش آیینی میتواند به سهم خود، ارزش فرهنگی و هنری کشورمان را برای گردشگران، روشن سازد.
یافتههای این پژوهش، حاصل روشهای اسنادی و مصاحبه است.
مقدمه:
سفر، همواره جایگاه خاصی را در فرهنگ و تمدن کشورهای مختلف جهان داشته است. طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری، تا سال ۲۰۲۰ میلادی، تعداد گردشگران در سراسر دنیا، به رقمی در حدود شش میلیارد نفر خواهد رسید. این امر نشاندهندهی گسترش روز افزون صنعت گردشگری است. به طوری که هماکنون صنعت گردشگری پس از صنعت نفت و خودروسازی، سومین صنغت بزرگ دنیا به حساب میآید و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۰ میلادی با پشت سر گذاشتن این دو به بزرگترین صنعت دنیا، بدل گردد. توسعهی گردشگری در کشورهای مختلف، چه به لحاظ اقتصادی و چه از جنبههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، مورد توجه قرار گرفته و توجه به این امر، در ایران نیز از مدتها قبل، مورد توجه واقع شده است. اما متاسفانه، بررسی وضعیت صنعت گردشگری در ایران و ملاحظهی ارقام و اعداد درآمد ارزی حاصله از این مجرا، حاکی از این است که به رغم اینکه ایران، از حیث آثار فرهنگی در جهان، جزء ۱۰ کشور اول جهان است، ولی از ظرفیتهای موجود در گردشگری، استفادهی لازم را به عمل نیاورده است. این در حالی است که گردشگری فرهنگی در ایران میتواند به پیشرفت صنعت گردشگری، کمک شایان توجهی کند. با رشد فزایندهی صنعت گردشگری در دنیا، گردشگران، علاقهی فزایندهای را به میراث فرهنگی، از خود بروز دادهاند. سنتهای فرهنگی مانند الگوهای خانوادگی، عملکردهای مذهبی، سنتهای فولکوریک و هنجارهای اجتماعی باعث جذب افرادی است که علاقهمند به حفظ میراثها هستند.
معمولا مسافرانی نیز که به دیدار مکانهای فرهنگی میروند، افراد تحصیلکردهتری بوده و از درآمد بالاتری برخوردارند.
نمایشهای آیینی و سنتی اقوام، در مقولهی گردشگری فرهنگی جای میگیرد. گردشگران بسیاری هستند که برای گذراندن تعطیلات به شهرهایی سفر میکنند که بتوانند اوقات فراغتشان را با تماشای تئاتر، اپرا و موسیقی سپری کنند.
حال اینکه آیا کشور ایران نیز میتواند از اجرای نمایشهای آیینی و سنتیای چون تعزیه و نمایشهای سنتی، در فکر جدب گردشگر باشد؛ سوالی است که این نوشتار به بررسی آن میپردازد.
بحثهای مفهومی در مورد گردشگری فرهنگی
فرهنگ، از مقولات سهل و ممتنع است که هم میتوان برخورد سطحی و صوری با آن کرد و هم میتوان به معنا و لایههای تو در تو و پیچیدهی آن نظر افکند. میتوان به مثابهی یک ناظر صرف، از بیرون به آن نگریست و هم میتوان به عنوان یک ناظر بازیگر به اعماق و لایههای درونی آن دست یافت.
فرهنگ و گردشگری
تمایل به شناخت پدیدهها و کسب آگاهی نسبت به ناشناختهها، از خصایص مهمی است که انسان از دیرباز به وجود آن در نهاد خود، پی برده است. این خصلت بشر، مانند سایر ویژگیهای رفتاری او ماهیتی فرهنگی دارد. به این معنا انگیزهها، اهداف و رفتار گردشگران و میزبانان، با توجه به فرهنگی که به آن تعلق دارند، از جامعهاای به جامعهی دیگر متفاوت است. به سخن دیگر، گردشگری، آشنایی با فرهنگ ملل دیگر و گریز از یکنواختی محیط کار و زندگی معمولی است. از اینرو گردشگری، فعالیتی فرهنگی است. به حدی که میتوان گفت در واقع، محرک اصلی گردشگری، همین اختلاف فرهنگهاست.
فرهنگ را میتوان در دو گروه کلی طبقهبندی کرد که از نظر فهم گردشگری، اهمیت بسیار دارد. از این نظر، فرهنگ به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیم است و در این بعد دارای چشماندازهای متفاوتی میباشد. آنچه که در گردشگری، بیشتر مد نظر است، پردازش جلوههای مختلف فرهنگهای سنتی میباشد و در جهان سنتی، فرهنگ در قالب اندیشه و رفتارهایی شکل میگیرد که در هر جامعهای بنیاد زندگی جمعی را تشکیل میدهند و از نسلی به نسل دیگر، انتقال مییابد. هنجارهای فرهنگ سنتی، برگرفته از میراثی است که به نسل امروز رسیده است. این فرهنگ سنتی با توجه به تقاضای موجود در بازار گردشگری در عصر حاضر، میتواند جاذب گردشگرانی باشد که خواهان یافتن مکانهایی با فرهنگ سنتی هستند تا اصالت واقعی را در آن تجربه کنند. از اینرو فرهنگ سنتی در مناطق مختلف که هنوز دارای اصالتی فرهنگی هستند، میتوانند گردشگران فراوانی را به خود جذب کنند. بر این مبنا است که برخی نویسندگان بر فرهنگ تاکید میکنند و نقش آن را در شکلگیری رشد و توسعهی گردشگری، اساسی میدانند و فرهنگ را سنگ بنای توسعهی گردشگری در نظر میگیرند. (جعفری، ۲۰۰۰: ۱۴-۱). در سالهای پایانی قرن بیستم، سازمان فرهنگی و آموزشی ملل متحد، در زمینهی گردشگری در سمینار پاریس(۱۹۹۶) اعلام کرد: مسئلهی اساسی قرن بیستم، گردشگری است. گردشگری، بدون فرهنگ وجود ندارد. (Jaffari and Zargham, 2006 ). از این روست که در چارچوب گردشگری، تقاضاهای گوناگون فرهنگی در روندی از شناخت دیگر فرهنگها، از راه بازدید از مناطق مختلف شکل میگیرد. این نشاندهندهی این است که بخشی از جریان گردشگری در چارچوب گردشگری فرهنگی، تضاد فرهنگی را پشت سر گذاشته و بیشتر با قبول فرهنگ میزبان به دنبال شناخت از فرهنگ بومی میباشند.(هوپ، ۲۰۰۴٫ ۴۷). در جریان گردشگری فرهنگی، جنبههای معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث گردشگری، از پارامترهای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن به صورت دیداری منتقل میشود. از اینرو میراث فرهنگی، حافظه جمعی یک ملت بوده که در مناطق مختلف فرهنگی در قالب پدیدهها و مکانها و رویدادها، قابل بازدید است. گردشگران هنگام عزیمت به یک مقصد، قبل از هرچیز با فرهنگ آن محل مواجه میشوند و از ابتدای ورود، تعاملات فرهنگی بین میهمانان و میزبانان آغاز میشود. رفتارها و تقاضاهای گردشگران، تاثیراتی بر جامعهی میزبان میگذارد. ضمن اینکه گردشگران، خود نیز تحت تاثیر فرهنگ جامعهپ میزبان قرار میگیرند.
بر این اساس بسیاری از صاحبنظران معتقدند گردشگری، پیش از آنکه یک صنعت و فعالیت اقتصادی باشد، یک فعالیت فرهنگی است و بدون شک فرهنگ و تمدن شرق، پتانسیل بالایی را در توسعه گردشگری فرهنگی دارد و با توجه به اینکه اثرات منفی توسعه این نوع گردشگری، بسیار کمتر از انواع دیگر گردشگری بوده، توسعه گردشگری فرهنگی میتواند یک استراتژی مناسب در صنعت گردشگری برای بسیاری از کشورهای آسیایی، به خصوص ایران باشد.
گردشگری فرهنگی و تعزیه:
اکنون در بررسی گردشگری فرهنگی باید توجه کرد که دو گرایش عمده در بازار گردشگری وجود دارد. یکی بازار انبوه که گردشگری انبوه را شامل میشود و دیگری بازاری با علایق ویژه به هنر، میراث و فرهنگ گردشگری فرهنگی، که جزء گروه دوم است.
بر طبق تعاریف موجود، گردشگری فرهنگی مجموعهاای از مکانها، سنتها، هنرها، جشنها و تجاربی است که یک کشور و مردم آن را به تصویر میکشد و تنوع و شخصیت آن کشور را منعکس مینماید.
گونهشناسی جاذبههای فرهنگی
اگر بخواهیم به طور تخصصیتر گردشگری فرهنگی را بررسی نماییم، باید اجزای آن را بشناسیم. در گونهشناسی جاذبههای فرهنگی میتوان هشت مورد عمده را طبقه بندی کنیم. این موارد عبارتند از سایتهای باستان شناسی و تاریخی و فرهنگی، الگوهای خاص فرهنگی، هنرها و صنایع دستی، فعالیتهای جذاب اقتصادی، اماکن شهری جذاب، موزهها، فستیوالها و رویدادهای فرهنگی و در آخر هم آداب و رسوم مهمان پذیری ساکنین.
هر یک از این جاذبهها، ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارد. ایران، از نظر جاذبههای فرهنگی بسیار غنی است و از لحاظ پتانسیلهای فرهنگی در بین ۱۰ کشور اول دنیا قرار دارد.
سایتهای باستانشناسی، تاریخی و فرهنگی:
شامل یادمانهای ملی و فرهنگی، ساختمانهای تاریخی، ساختمانهای مهم مذهبی، کاخها و مقبرهها میشود.
الگوهای خاص فرهنگی:
به سنتها و شیوههایی از زندگی گفته میشود که برای گردشگران جالبند. این الگوهای فرهنگی شامل آداب و رسوم، لباس، جشنها، شیوه های زندگی، اعتقادات مذهبی و .. است.
هنرها و صنایع دستی:
اشکال مختلف هنرهای اجرایی شامل رقصهای محلی، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی
فعالیتهای جذاب اقتصادی:
به تصویر کشیدن و مشاهده پارهای از فعالیتهای جذاب اقتصادی از قبیل پرورش گیاهان و محصولات کشاورزی، داد و ستد در بازارهای سنتی، تکنیک های خاص برای شکار، ماهیگیری و..
اماکن شهری جذاب:
پارکها، مراکز فرهنگی، سالنهای نمایش، گالری های هنری، حمل و نقل و بسیاری از عناصر شهری.
موزهها:
با موضوعات مختلفی همچون باستان شناسی، تاریخی، قوم نگاری، هنری، صنایع دستی و..
فستیوال ها و رویدادهای فرهنگی:
انواع و اقسام جشنواره های فرهنگی و هنری، راهپیماییهای سالانه و کارناوال ها، مراسم عزاداری، جشن ها و..
آداب و رسوم مهمانپذیری ساکنین
گردشگران از اینکه در جامعه میزبان مورد احترام قرار گیرند و به شیوهای سنتی و بومی مورد استقبال قرار گیرند، لذت میبرند.
با دسته بندی انجام شده می توان انواع منابع و جاذبه های گردشگری فرهنگی را شناسایی و برای آنها برای برنامه ریزی کرد. هنر برنامهریزان و مدیران گردشگری در بخش دولتی و خصوصی آن است که با اعمال شیوهای صحیح، ضمن افزایش اثرات مثبت توسعه گردشگری فرهنگی، اثرات منفی آن را به حداقل برسانند.
هنگامی که منابع گردشگری به خوبی شناسایی شود و توسعه یابند، اثرات مثبتی در اجتماع و محیط مقصد مشاهده خواهد شد. مهمترین این اثرات، حفظ و پایدار ماندن میراث فرهنگی، هنرها، سنتها و آداب و رسوم ملتهاست. منطقه میزبان مجبور است به منظور ارائه این منابع، آنها را مدیریت کرده و استانداردهایی را برای حفظ کمیت آنها اعمال کند که در صورت اعمال این شیوهها، علاوه بر حفظ کیفیت و منابع فرهنگی، آها را برای استفاده مداوم گردشگران مهیا خواهد کرد. بدین صورت شاهد یک سیستم خودکار در حفاظت از منابع فرهنگی خواهیم بود که مدیریت آن میتواند در دست بخش خصوصی یا دولتی باشد.
هنرهای اجرایی شامل رقصهای محلی، موسیقی، نمایشهای آیینی و.. میشد. در ادامه به آئینهای نمایشی ایران با تاکید بر تقسیمبندییای که از جاذبه های فرهنگی ارائه شد، به هنرها و صنایع دستی اشاره می کنیم که شامل اشکال مختلف تعزیه به عنوان یکی از جاذبه های فرهنگی است.
نمایشهای آیینی:
تعدد جوامع و تنوع مراسم آئینی مستلزم شناخت دقیق عناصر و عوامل تشکیل دهنده نمایش های آئینی هر دیار است. اهل هر خطه به گونه ای خاص به تجسم باورها و معتقدات خود در صحنه های نمایش های آئینی می پردازند. این شیوه از نمایش از طریق بیان عواطف آدمی و ترسیم خصلت های گروههای پرشمار مردمان در رساندن پیام نیک اندیشی و نیک رفتاری به تودهی مردم به صورت نوعی رسانه ارتباط جمعی چشمگیر درآمده است.
نمایش های آئینی در فصول مختلف، جلوه های گوناگون دارند و در اعیاد و وفیات، تغییر شکل می دهند. برای پژوهشگر، ریشه یابی مبانی حرکات نمایشی مراسم آئینی از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانهای در زمینه آئینها و سپس حضور در محل اجرای نمایش های آئینی، از نکات اساسی شناخت این گونه نمایشهاست. چنین پژوهشگری باید با موشکافی تمام در قلمروی آگاهی به پیشینه حرکات نمایشی مراسم آئینی فعالیت کند. زمینههای اسطورهای، خیالی، جهان شناسی، اجتماعی، اقتصادی و عرفی مربوط به آئینها را پیگیری کند، از خاطرات معمول کهنسالان قوم بهره یابد. صور مختلف نمایشهای آئینی را ردیابی کند و روایتهای شفاهی و منابع مکتوب مربوط به نمایشهایمذکور را در اختیار دارد.
تعزیه:
تعزیه یا شبیهخوانی، در اصل نمایشی است بر پایهی قصهها و روایات مربوط به زندگی و مصائب خاندان پیامبر اسلام. در لغت به معنای سوگواری(تعزیت)، بر پای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان مرده است. ولی در اصطلاح به گونهای از نمایش مذهبی منظوم گفته میشود که در آن عدهای اهل ذوق و هنر با رعایت آداب و رسوم و تمهیداتی خاص و نیز بهرهگیری از ابزارها و نوارها و گاه نقوش زنده، برخی از موضوعات مذهبی و تاریخی مربوط به اهل بیت واقعه کربلا را پیش چشم مخاطبان میگذارند.
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آئینی، پیدایش آن را به ایران پیش از اسلام نسبت داده و برخی دیگر با استفاده به گزارشهایی، پیدایی آن را مشخصا به ایران بعد از اسلام میدانند.
ابتدا دستههایی وجود داشتند که از برابر تماشاچیان میگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن، کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانه ها و علم ها و نیز آواز، نوحه هایی از کربلا را نقل می کردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانه ها بیشتر و واقعه هایی از کربلا را نقل می کردند و سنج و طبل و نوحه، آها را همراهی میکرد. چندی بعد شبیهها با هم گفت و شنید می کردند و بعد بازیگران شبیهخوانی پدید آمدند.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهایی خود را طی کرده و به شکلی که امروز می شناسیم درآمد. در ابتدای دوره قاجاریه، تعزیه به دلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگانی، دامنه دار تر شد. پس از کنار زده شدن محمدعلی شاه، استفاده از تکیه دولت برای تعزیهخوانی، ممنوع گشت و در سال ۱۳۱۱ ه.ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبی، اجرای تعزیه نیز یکسره متوقف گردید. پس از شهریور ۱۳۲۰ ه.ش تعزیه بار دیگر اجرا شد.(ناصر طالبیان، ۱۳۸۵)
متن تعزیهنامه، اغلب به شعر بوده و شعر تعزیه، عامیانه بوده است. زمینه شعری تعزیه را رسم مرثیهسرایی ایجاد می کرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسه های مذهبی که از طریق نقالی مذهبی رسیدده بود، تشکیل می داد.
هر تعزیهنامه کامل را یک مجلس یا دستگاه می گفتند و به اشخاص بازی، شبیه گفته میشد. موسیقی در تعزیه، جایگاه مهمی دارد و تعدادی سنت در موسیقی از طریق تعزیه به وجود آمد.
تعزیه به طور قطع برگرفته از ادبیات، فرهنگ، هنر، آئین و سنت ها، باورها و اعتقادات مردم ایران است و به نوعی میتوان گفت، هویت تئاتر است و کاملا یک نمایش ایرانی است.
با این حال اکنون و در حال حاضر، تعزیه دارای چه جایگاهی است و در کجای تئاتر ایران ایستاده است؟
در تهران، اغلب در ایام محرم آن هم به همت مرکز هنرهای نمایشی، شاهد اجرای تئاتر هستیم. البته به تازگی در برخی ایام خاص مذهبی مانند شب های قدر هم تعزیه اجرا می شود. در شهرستان ها هم عمدتا در ایام محرم، تعزیه در تکایا و حسینیه ها برگزار می شود.
متاسفانه با وجود تلاش های صورت گرفته از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که در بهمن ۱۳۸۷، منجر به ثبت ملی تعزیه در کشور شد، باز هم می توان گفت تعزیه تبدیل به هنری موزهای شده است که در مراسم خاصی از آن استفاده می شود.
آیا اگر اینگونه نمایش با چنین پشتوانهی هویتی که میتوان گفت اصیل ترین، ارزشی ترین و مردمی ترین هنر ایرانیان است، برای مثال نزد اروپاییان بود، با آن چگونه برخورد می کردند؟
در واقع می توان تعزیه را جزء تئاترهای سنتی قلمداد کرد. تئاتر سنتی، آمیزه ای از عادات، آداب، آواز، کلام و گفتار است و همواره از سوی مردم خواست فزاینده ای برای این گونه نمایش است.
نتایج و پیشنهادها
هنر تعزیه با وجود قابلیتهای فراوان قادر خواهد بود، به عنوان یک جاذبه فرهنگی ملی و بینالمللی شناخته و معرفی شود. در این صورت مورد توجه گردشگران فرهنگی که علاقهمند به دیدن اینگونه هنرهای نمایشی بومی هستند، قرار خواهد گرفت که البته بستگی به برنامهریزی و مدیریت صحیحی امور فرهنگی خواهد داشت. به عنوان مثال هنگامیکه مراسم تعزیهخوانی به عنوان یک جاذبه فرهنگی ارائه شود، لازم است برای استفاده مداوم گردشگران از نسلی به نسل بعد منتقل شود و تدوام داشته باشد و برای تعزیهخوانان و دستاندرکاران آن، مشوقهایی در نظر گرفته شود که این خود باعث حفظ این منبع فرهنگی میشود. اگر تعزیه به عنوان یک جاذبه فرهنگی معرفی شود، بسیاری از گردشگران از آن عکس و فیلم تهیه می کنند و بسیاری از شرکتها و موسسات فرهنگی هم آن را تبلیغ خواهند کرد، که به نوعی باعث هدفدار شدن تعزیه و اجرای آن می شود. باید توجه کرد که میتوان از درآمد حاصل از ورودیها برای توسعه خود آن منبع فرهنگی استفاده نمود که این امر نیز در جای خود سبب صرفهجویی در بودجه و هزینهها خواهد شد. یکی دیگر از آثار مثبت توسعه گردشگری فرهنگی، احیای غرور ملی خواهد بود. هنگامیکه مردم یک منطقه مشاهده می کنند که گردشگر، مسافت زیادی را پیموده تا یکی از شیوه های عزاداری آنها را مشاهده کند، به فرهنگ و آداب و رسوم خود افتخار می کنند. در این صورت، جامعه میزبان و مردم محلی در مورد آن دسته از ابعاد از ابعاد فرهنگی خود که به خاطر توسعه اقتصادی فراموش شدهاند، احساس غرور و برتری می کنند و به احیای مجدد آن می پردازند. بروز تبادلات بین فرهنگی نیز یکی دیگر از اثرات مثبت توسعه گردشگری فرهنگی است. این امر سبب آشنایی جامعه میزبان و گردشگران، با فرهنگ یکدیگر می شود تا ضمن متعادل ساختن نگرش خود، موارد مثبتی را هم به فرهنگ خود اضافه کنند.
برنامهریزی برای تعزیه به عنوان یکی از انواع هنرهای نمایشی ایرانی:
انواع هنرهای ملی، جاذبههای محبوبی در بین گردشگران فرهنگی هستند. میتوان از طریق برنامهریزی و مدیریت صحیح آنها، به درآمدزایی رسید.
به منظور مطالعه دقیقتر شیوههای مدیریتی در بخش هنرهای اجرایی، میتوان بدینگونه عمل کرد.
– در بحث هنرهای اجرایی مانند تعزیه، نیازمند تکیهها، سالنها و محلهای مناسب برای اجرای این دسته از منابع فرهنگی هستیم.
این مکانها در وهله اول برای ساکنین محلی طراحی میشوند که با گسترش آها، گردشگران نیز امکان بازدید خواهند داشت. در طراحی این تاسیسات باید فضای مناسب جهت ورود و خروج گردشگران، همچنین پارک اتومبیل در نظر گرفته شود. در کنار تاسیس اینگونه مکانها باید بودجهای نیز جهت مطالعه و پژوهش بر روی هنرهای در حال انقراض به منظور حفظ و معرفی بهتر آها به گردشگران غیر بومی، اختصاص داده شود.
– از پیشکسوتان این رشته، جهت آموزش به علاقهمندان ورود به این حوزه استفاده شود.
منابع:
– موسایی، میثم. (۱۳۷۹)، اقتصاد فرهنگ، تهران، نشر آن
– مجموعه مقالات سمینار بررسی سیاستها و برنامههای توسعهی جهانگردی در جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۲)، دانشگاه علامه طباطبایی
– مجموعه مقالات جمعی از نویسندگان، منصوری، جواد(۱۳۷۴)، تهران
– افجه، علی اکبر (۱۳۷۶)، بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی جهانگردی. مجموعه مقالات نخستین سمینار جهانگردی جمهوری اسلامی ایران، کیش
– شیر ژیان، فریده (۱۳۸۰)، تعزیه و جایگاه نمایش سنتی در تئاتر معاصر ایران، تهران
– چلکوسکی، پیتر. تعزیه: نمایش و نیایش در ایران، ترجمهی عزبدفتری، فریبا. تهران: نشر قطره
– همایونی، صادق(۱۳۷۶)، تعزیه در ایران، تهران: انتشارات نوید
– سازگارا، پروین(۱۳۷۷)، نگاهی بر جامعهشناسی با تاکید بر فرهنگ، تهران: نشر کویر
– افروغ، عماد (۱۳۷۹)، فرهنگشناسی و حقوق فرهنگی، تهران: موسسهی فرهنگ و دانش